شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

در این وبلاگ مطالبی حول شخصیت بزرگ عارف دوران شیخ المشایخ ، قطب الأقطاب ، أوحد الموحدین خاتم الأولیاء سیدی محیی الدین بن عربی سلام الله علیه گذاشته می شود باشد که مورد عنایت حضرتش واقع گردیم
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار ابن عربی» ثبت شده است

شخصیت جناب حضرت شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی روحی و ارواح محبیه فداه به قدری عظیم و بزرگ است که افرادی که خود از استوانه های وادی معرفت و بزرگان طریقت بوده اند بسیار از ملاقات حضرتش متاثر شده و استفاده های عظیمی می برده اند .

جناب سعد الدین حمویه بزرگ عارف قرن هفتم هجری از آن دسته از افراد است . نجیب مایل هروی در مقدمه ی رساله ای از سعد الدین به نام « المصباح فی التصوف » ماجرای زیر را نقل می نماید :


« سعد الدین مدتی در دمشق در دامنه ی کوه قاسیون رحل اقامت افکنده بود .و در آنجا بود که شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی را ملاقات کرد . ملاقات  با محیی الدبن بن عربی بر وی اثری شگرف بر جای گذارده بود بطوری که چون حمویه به خراسان بازگشت پیروانش از وی پرسیدند که چه کسی را در شام ترک گفتی ؟

سعدالدین گفت :آنجا دریایی بود بی کرانه و را ترک گفته ام .     

هم روایت شده است که سعد الدین را پرسیدند که محیی الدین را چون یافتی و چگونه دیدی ؟

وی جواب گفته است که او دریایی است مواج و بی نهایت و این بیت را در پی آن جواب انشاد کرده است ( خوانده است ) :

ترکنا بحار الزاخرات وراثنا       فمن این یدری الناس این توجههنا

حضرت شیخ محیی الدین نیز به سعد الدین توجه فراوان داشته او را حرمت می گذاشته و در حق وی می گفته است : کنز لا ینفد  »

ابیات زیر را که از جناب عارف قیومی مولوی است خطاب به حضرت شیخ عرضه می داریم :
ای بداده دیده های خلق را حیرانی یی        

وی ز لشگر های عشقت هر طرف ویرانه یی

ای مبارک چاشتگاهی که آفتاب روی تو      

 عالم دل را کند اندر صفا نورانی یی

دم به دم خط می دهد جان ها که ما بنده ی توایم        

ای سراسر بندگی عشق تو سلطانی یی

تا چه می بینند جان ها هر دمی در روی تو

وز چه باشد هر زمانیشان چنین رقصانی یی 

از چه هر شب چاسبان بام عشق تو شوند

وز چه هر روزی بودشان بر درت دربانی یی

این چه جام است این که گردان کرده ای بر جان ها

آب حیوان است این یا آتشی روحانی یی

این چه سر گفتی تو با دل ها که خصم جان شدند

این چه دادی درد را تا می کند درمانی یی

روستایی را چه آموزید نور عشق تو

تا ز لوح غیب دادش هر دمی خط خوانی یی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۴۱
فانی


        

۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۲۱
فانی

در صدر باب 560 کتاب شریف فتوحات مکیه حضرت شیخ اکبر اشعاری را در مورد وصیت دارند که اشاره به وصیت پیامبر در مورد جانشینی امیرالمومنین دارد و در چندین جای کتاب فتوحات لقب وصی را برای امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام ذکر می کنند که در پست های بعدی به ذکر آنها نیز می پردازیم :


       وصّت الإله و وصّت رسـله فلـذا         کان التأسی بهم من أفضل العمل

       لو لا الوصیه کان الخلق فی عمه          و بالوصیه دام المُلــک فی الدُّول

فاعمد إلیها و لا تهمل طریقتها           إن الوصیه حکم الله فی الأزل


ترجمه ی ابیات :


خداوند وصیت کرد و پیغمبرانش نیز وصیت کردند و به همین دلیل تأسّی و اقتداء نمودن به آن ها از افضل امور است .

اگر وصیت نبود مردم در سرگردانی و حیرت فرو می رفتند و به سبب وصیت است که ملک و سلطنت در دوره ها ادامه دارد .

پس تو هم وصیت را پیشه ی خود ساز و از راه و روش و طریق آن غفلت مورز چرا که وصیت حکم خداوند است در ازل .


۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۳۸
فانی

جناب شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی در شعری می فرمایند:


کل ما اذکره من طلل
او ربوع او مغان کل ما
و کذا ان قلت هی او قلت یا
و الا ان جاء فیه او اما
و کذا ان قلت هی او قلت هو
او هم او هن جمعا او هما
و کذا ان قلت قد انجد لی
قدر فی شعرنا او أتهما
و کذا السحب اذا قلت بکت
و کذا الزهر اذا ما ابتسما. . .
او نساء کاعبات نهدت
طالعات کشموس او دما
کل ما اذکره مما جری
ذکره او مثله ان تفهما
منه اسرار و انوار جلت
او علت جاء بها رب السما
لفؤادی او فؤاد من له
مثل ما لی من شروط العلما
صفة قدسیة علویة
اعلمت ان لصدقی قدما
فاصرف الخاطر عن ظاهرها
واطلب الباطن حتی تعلما


منبع: کتاب عرقان حافظ

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۴۱
فانی


بیتی است که بر روی قطعه سنگی در راهروی ورودی سرداب مطهر قبر ایشان از اشعار در کتاب مستطاب فتوحات مکیه ایشان نوشته شده است .


وَ لِکُلِّ عَصْرٍ واحِدٌ یَسْمو بهِ / وَ أنا لِباقی‌ الْعَصْرِ ذاکَ الْواحِدُ

برای هر عصری یکی است که آن عصر به نام اوست و من برای باقی اعصار  آن یکی هستم.


«در هر عصر و دوره‌ای‌ یک‌ نفر به‌ وجود می‌آید که‌ آن‌ عصر بواسطۀ او عظمت‌ می‌یابد؛ و من‌ برای‌ تمام‌ أعصار و دوره‌های‌ آینده‌ آن‌ یک‌ نفر می‌باشم‌.»


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۶
فانی