شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

در این وبلاگ مطالبی حول شخصیت بزرگ عارف دوران شیخ المشایخ ، قطب الأقطاب ، أوحد الموحدین خاتم الأولیاء سیدی محیی الدین بن عربی سلام الله علیه گذاشته می شود باشد که مورد عنایت حضرتش واقع گردیم
آخرین نظرات

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

دعوت دوست

بشنو ای محبوب

 که مقصود آفرینش تویی

نقطه مرکز و محیط کائنات تویی

آن مشیت و فرمان

که بین آسمان و زمین در حرکت است تویی

بسیط و مرکب تویی

من ادراک را در تو آفریدم

تا آیینه دیدارمن باشد

اگر مرا ادراک کنی خود را نیز در خواهی یافت

اما اگر در سودای خود باشی

طمع مدار که هرگز با ادراک نفس خود مرا ادراک کنی

تو به چشم من توانی دید، مرا و خود را

و به چشم خود نخواهی دید ،مرا و خود را

 

ای محبوب

چه بسیار که تو را خواندم وتو  آوای من نشنیدی

چه بسیار که جمال خود را بر تو نمودم

و تو رؤیت نکردی

چه بسیار خود راچون رایحه ای خوش در عالم پخش کردم

ومشام تو آن را احساس نکرد

پس خود را چون طعامی در خوان هستی نهادم

وتو از آن تناول نکردی و نچشیدی

چرانمی توانی در لمس اشیا مرا احساس کنی

و در شامۀ گل سرخ مرا ببویی

چرا مرا نمی بینی

چرا مرا نمی شنوی

چرا ، آخر چرا؟

من از هر لذتی برای تو برترم

من از هر آرزویی مطلوب ترم

و از هر جمال زیباترم

زیبا منم ، ملیح و جذاب منم

مرا دوست بدار

و غیر مرا دوست مدار

به من بیندیش و در سودای من باش

در سودای دیگری مباش

مرا در آغوش گیر

مرا ببوس

که وصالی چون وصال من نخواهی یافت

دیگران همه تو رابه خاطر خود دوست دارند

و من تو را به خاطر خودت دوست دارم

و تو از من می گریزی،

 

ای محبوب

تو با من در عشق ، مصاف انصاف نتوانی داد

زیرا  اگر تو قدمی به  من نزدیک شوی

من صد گام به تو نزدیک خواهم شد

من از نفس به تو نزدیک ترم

من از جان و نفَس به تو نزدیک ترم

غیر از من کیست که با تو چنین رفتار کند

مرا بر تو غیرت است

و دوست ندارم که تو را نزد غیر ببینم

حتی نخواهم که تو با خود باشی

نزد من باش تا نزد تو باشم

و چنان نزد من باش که از آن بی خبر باشی

 

ای محبوب

بیا تا پیش رویم به سوی وصال

اگر بر سر راه وصال ، فراق را یافتیم

طعم فراق را به او خواهیم چشاند

 

ای معشوق بیا دست در دست هم نهیم

و به پیشگاه آن حقیقت لایزال رویم

تا او میان ما حکمی جاودانه کند

و ما را صلح و آشتی دهد

آشتی پس از قهر

آه که چیزی لذت بخش تر از این در جهان نیست

نشستن در کنار یار

و با هم سخن گفتن.

 

 شعر از محی الدین عربی – کتاب التجلیات

ترجمه حسین الهی قمشه ای



۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۳ ، ۲۱:۰۹
فانی

اشعار زیر را که از جناب مولوی است به محضر حضرت برزخ البرازخ شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی با توجه کامل تقدیم می داریم :

توجه :
البته این اشعار را جناب مولوی برای محیی الدین نسروده بنده مطابق با حال خویش این اشعار را زبان حال خود خطاب به حضرتش قرار دادم

خوش خرامان می روی ای جان جان بی من مرو

ای حیات دوستان در بوستان بی من مرو

این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است

این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو

شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید

من شبم تو ماه من بر آسمان بی من مرو

خار ایمن گشت ز آتش در پناه لطف گل

تو گلی من خار تو در گلستان بی من مرو

در خم چوگانت می تازم چو چشمت با من است

همچنین در من نگر بی من مران بی من مرو

وای آن کس کو در این ره بی نشان تو رود

چو نشان من تویی ای بی نشان بی من مرو

وای آن کو اندر این ره می رود بی دانشی

دانش راهم تویی ای راه دان بی من مرو

دیگرانت عشق می خوانند و من سلطان عشق

ای تو بالاتر ز وهم این و آن بی من مرو


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۳ ، ۰۱:۱۶
فانی

جناب شیخ اکبر رساله  ی شریفی را نگاشته اند به نام وصایا که در آن توصیه های بس ارزشمندی را بیان فرموده اند .

عزیزان می توانند به سایت دیگر که پیرامون دستورالعمل هایی از جناب شیخ اکبر است برای استفاده از ترجمه ی برخی قسمت های رساله ی مذکور مراجعه نمایند :


سایت : « در محضر شیخ اکبر محیی الدین بن عربی »

به آدرس ebnearabi2.blog.ir 



برای دانلود متن اصلی کتاب نیز از لینک زیر استفاده فرمایید :


دانلود کتاب الوصایا
عنوان: وصایا ابن عربی [EBNEARBI.BLOG.IR]
حجم: 10.7 مگابایت


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۳ ، ۲۱:۵۹
فانی

جناب آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی وصی مرحوم قاضی فرموده اند :

من هر روز قبل از ظهرها به مدت دو ساعت به محضر مرحوم قاضی می رفتم و این ساعتی بود که جمیع شیفتگان و شاگردان ایشان به حضورشان شرف یاب می شدند و در این سنوات اخیره من برای ایشان کتاب فتوحات را می خواندم و ایشان استماع می نمودند و. اگر احیانا مردی غریب وارد می شد من از ادامه ی قرائت آن خودداری می کردموپ و مرحوم قاضی از مطالب دیگری سخن به میان می آوردند .

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۲۱:۱۲
فانی

مرحوم آقای سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب روح مجرد از مرحوم آقای سید هاشم حداد نقل کرده است که ایشان گفته :

« مرحوم آقا ( آقای قاضی ) به محیی الدین بن عربی و کتاب فتوحات ایشان بسیار توجه داشتند و می فرمودند : محیی الدین از کاملین است و در کتاب فتوحات ایشان شواهد و ادله فراوان است که او شیعه بوده است و مطالبی که مناقض با اصول مسلمه ی اهل سنت است بسیار است .

محیی الدین کتاب فتوحات را در مکه نوشته اند و سپس تمام اوراق آن را بر روی سقف کعبه پهن کرد و گذاشت یک سال بماند تا بواسطه ی باریدن باران مطالب باطله ای اگر در آن است شسته شود و محو گردد و حق از باطل مشخص شود .

پس از یک سال باریدن باران های پیاپی و متناوب وقتی را که اوراق گسترده را جمع نمود مشاهده کرد که حتی یک کلمه هم از آن شسته نشده و محو نگردیده است . ملای رومی ( مولوی ) را هم عارفی رفیع مرتبه می دانستند و به اشعار وی استشهاد می نمودند و او را از شیعیان خالص امیرالمومنین می شمردند .

مرحوم قاضی یک دوره از فتوحات مکیه را به زبان ترکی داشتند که بعضا آن را هم  مطالعه و ملاحظه می نمودند » .

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۱۴:۱۳
فانی