شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

در این وبلاگ مطالبی حول شخصیت بزرگ عارف دوران شیخ المشایخ ، قطب الأقطاب ، أوحد الموحدین خاتم الأولیاء سیدی محیی الدین بن عربی سلام الله علیه گذاشته می شود باشد که مورد عنایت حضرتش واقع گردیم
آخرین نظرات

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

جناب حضرت شیخ اکبر أوحدالموحدین محیی الدین بن عربی در کتاب شریف فتوحات مکیه در بحث کتمان اسرار توحید شعری را از حضرت زین العابدین امام علی بن الحسین علیه اسلام نقل می فرمایند :

ایشان فرمایند : اگر کتمان سر لازم نبود و اسرار توحید برای جمیع مردم قابل درک نبود برای گفتار شخص پسندیده و پاکیزه از دودمان علی بن ابی طالب  صلی الله علیه و سلم دیگر معنایی وجود نداشت چرا که ایشان فرموده :

یا رب جوهــــــر لو ابوح به             لقیل انت ممن یعبد الوثنا

و لاستحل رجال مسلمون دمی             یرون اقبح ما یاتونه حسنا

معنای شعر :

چه بسیار از آن علوم جوهریه ی اصلیه را که در من است و اگر به آنها لب بگشایم حتما می گویند من بت پرستم

و گروهی از مسلمانان به خاطر این سخنان خون مرا حلال می شمارند و آنها زشت ترین کردار خود را نیک می دانند .

فتوحات مکیه ج 1 ص 32

نکته :

مجموع این ابیات چهار بیت است که در جلد 7 الغدیر ص 35 و 36 نقل شده است

مرحوم فیض کاشانی نیز در مقدمه ی وافی و در کتاب الاصول الاصلیه این ابیات را از آن حضرت نقل کرده حتی جناب غزالی هم در کتاب الاحیاء  این ابیات را به حضرت نسبت داده است .

دو بیت دیگر عبارت است از :

انی لاکتم من علمی جواهره      کیلا یری الحق ذو جهل فیفتتنا

و قد تقدم فی هذا ابوحسن       الی الحسین و اوصی قبله الحسنا

نکته :

از این ابیات فهمیده می شود که توحید حقیقی در نظر مردم دقیقا در نقطه  ی مقابل آن است و شرک قلمداد می شود .

پس اگر موحد حقیقی سخن از توحید حقیقی گوید باید جاهلان توحید او را شرک بدانند و او را کافر و خون او را حلال شمرند و مبارزه با اهل توحید را که زشت ترین کارهاست بهترین کارها بپندارند .


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۳۷
فانی

شیخ شهاب الدین سهروردی در دیداری به حضور باهر النور قطب الموحدین محیی الدین بن عربی مشرف گردیده که ظاهرا در آخرین سفر حج خویش به سال 628 هجری قمری بوده است که ملاقاتی نیز با جناب ابن فارض شاگرد حضرت شیخ اکبر  داشته است .

گویند در تشرف جناب سهروردی به محضر عرشی شیخ اکبر هر دو بزرگوار ساعتی به حالت سکوت نشسته اند و سپس از یکدیگر جدا گردیده اند  . سپس هنگامی که از جناب حضرت شیخ اکبر سوال شد که شیخ شهاب الدین را چگونه یافتی فرمود : سر تا پا غرق در سنت است و هنگامی که از جناب سهروردی همین سوال پرسیده شد فرمود : ایشان دریایی است از حقایق .

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۳۸
فانی

خانواده ی حضرت شیخ خانواده  ی علم و فضیلت و تقوی بوده و پدر و مادر و عمو و دایی های ایشان از بزرگان اهل زهد و تقوی و علم و عبادت بوده اند .

حضرت شیخ روحی لتراب مضجعه الفداء دو دایی به نام های یحیی بن یغان و ابومسلم خولانی داشته اند .

جناب یحیی بن یغان سلطان شهر تلمسان بوده است و در ملاقاتی که بین ایشان و ابوعبدالله تونسی که عابد زمانه بوده اتفاق افتاده به شدت تحت تاثیر سخنان آن عابد قرار گرفته و در او تحول معنوی رخ می دهد و از تاج و تخت عبادت دست برداشته و به زهد و عبادت می پردازد .

جناب حضرت شیخ حکایت تحول معنوی ایشان را که بسیار خواندنی است در کتاب شریف محاضره الابرار و مسامره الاخیار و همچنین فتوحات مکیه آنجایی که درباره ی زهادی که با وجود دقدرت و مکنت دنیا را رها کرده اند ذکر می فرماید .

مراجعه شود به :

فتوحات ج 2 ص 18

محاضره الابرار و مسامره الاخیار ج 2 ص 114


ابومسلم خولانی نیز که دایی دیگر ایشان است از عابدان و زاهدان زمان بوده وجناب حضرت شیخ در فتوحات او را از اکابر ملامیه می شمارند .

فتوحات مکیه ج 2 ص و ص 16

فتوحات مکیه ج 3 ص 35 و 36



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۱
فانی

ارادتمندان و تابعین حضرت شیخ و شارحین آثار حضرتش از ایشان با القابی یاد نموده اند که ذکر می گردد :

محیی الحق والدین

مربی العارفین

روح التنزلات و الإمداد

الف الوجود

عین الشهود و هاء المشهود

صاحب الولایه العظمی و الصدیقیه الکبری و امام التحقیق

العارف الکبیر

مجدد المله الحنیفیه

قطب الوجود

الکبریت الاحمر

سلطان العارفین

بحرالمعارف الالهیه

ترجمان العلوم الربانیه

قطب الافخر

خاتم ولایت و عنقای مغرب

امام العارفین و قطب الموحدین

اسم اعظم

اوحد الموحدین

جمال العارفین

مشهور ترین لقب و با شکوه ترین آنها لقب شیخ اکبر  است یعنی نه کسی در گذشته به ایشان رسیده و نه کسی در آینده می رسد .

البته نا گفته نماند که حضرت شیخ که مصداق  فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا می باشند به حکم حکیم یهدی به کثیرا و یضل به کثیرا صاحبان خلق های تنگ و قلوب قاسیه از ایشان به القابی یاد کرده اند که در حقیقت وصف خودشان است .


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۱
فانی